سایه



وقتی تو را در چشم خود تکرار کردم


دل را ز عشق پاک تو سرشار کردم


من در هوایت واله و حیران و سرمست


عشق و جنونت را به دل آوار کردم


تو مست رویاهای خود بودی، ولی


با عشق تو صد غصه را بر دار کردم


وقتی قدم بر قلب ویرانم نهادی


جز تو تمام خلق را انکار کردم


تک واژه ی زیبایی! اکنون با نگاهت


احساس سرد رخوتم را خوار کردم


گفتم تو را من دوست می دارم همیشه


اینگونه بر عشق خود اقـرار کردم


 


نوشته شده در شنبه 90/7/9ساعت 8:38 عصر توسط نفیسه نظرات ( ) |


آخرین مطالب
» زمین بهشت میشود
هوالسلام...
اندوه...
بغض...
رفتن...
ایمان...
az livanha
نگاهت...
ببخشش...
عاشق ترین...
[عناوین آرشیوشده]

Design By : RoozGozar.com